گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

ای فغان بی دلان از چشم شوخ شنگ تو

تیره روز عاشقان از طره شبرنگ تو

با رخ تو دیده بودم پیش ازین در روی کار

آنچه اکنون می کشم از چشم شوخ شنگ تو

چون بگفت آیی، سخن ای دلبر شیرین زبان،

[...]

سیف فرغانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۶

 

ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ تو

بسته راه زندگی بر من دهان تنگ تو

نیمه جانی کز کف خوبان برون آورده ام

چون کنم دیگر که بیرون آورم از چنگ تو

در عتابی با من و آهسته می خندد لبت

[...]

اهلی شیرازی
 

کلیم » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴ - در معذرت از نرفتن بخانه سیدعلی عودی بطریق مطایبه

 

زبده اهل هنر ای آنکه با صد دیده، چرخ

روز و شب حیران بود از دانش و فرهنگ تو

اینکه یاران می کنند از آمدن پهلو تهی

نیست مقصودی بغیر از حفظ نام و ننگ تو

شاعران پرده در را میهمانی خوب نیست

[...]

کلیم
 
 
sunny dark_mode