گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳

 

از لیش هر گه که خواهم کام دشنام دهد

اگر نه مطفل است و خورد بازی چرا کام دهد

ساحری بنگر که چون نقلی بخواهم زان دهان

بسته بنماید ز لب وز غمزه بادامم دهد

گویدم یک روز سیمین ساعدم بینی بدست

[...]

کمال خجندی
 
 
sunny dark_mode