گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶۷

 

مست می گردی ز خانه، بیش نافرمان مشو

چشم بد نیکو نباشد، جایها مهمان مشو

گر ترا جولان نباشد، گر تو چون من صد کشی

یا مرا اول بکش یا بیش در جولان مشو

طوق شاهان است فتراک تو بر ما سهل گیر

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۹۲

 

بی طلب زنهار بر خوان کسان مهمان مشو

گوهر بی قیمتی، سنگ ته دندان مشو

می توان کشتن، چو نبود آب، آتش را به خاک

خاک خور، مغلوب حرص از بهر آب و نان مشو

خویش را در بندگی انداختن از عقل نیست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۹۵

 

زینهار از درد و داغ عشق روگردان مشو

بر چراغان تجلی آستین افشان مشو

صائب تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۴ - و برای او فی النصیحه

 

راحت ار خواهی قرین صحبت نادان مشو

عزت ار جویی رهین منت دونان مشو

رحمت ار خواهی دخیل کثرت عصیان مشو

زین سه فعل اول حذر کن عاقبت گریان مشو

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode