گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶

 

ای مرا از آتش سودای تو جان سوخته

پیرهن از تن تن از دل دل ز هجران سوخته

آتش دل بر زده از سینه چاکم علم

کهنه دلقم از گریبان تا به دامان سوخته

در میان آتش و آبم ز دیدار تو دور

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode