گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۰

 

بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن

بعد ازین خون خواهد از چشم گهربار آمدن

ای دل ار آهنگ آن در میکنی چون آه خویش

باید از خود شد بدر آنگه بر بار آمدن

گر به صد بندم نگه دارند چون آب روان

[...]

کمال خجندی
 
 
sunny dark_mode