گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۴

 

چون خرامان قدت ای سرو دلارا بنگرم

صد سرت بینم به راه افتاده هر جا بنگرم

سوختم از شوق سرچند از حیا پیش افکنی

سربه بالا کن که سیر آن روی زیبا بنگرم

تا نه صد تن صف کشند از عاشقان مگشا نقاب

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode