گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۴۹

 

خانقاه نعمت الله را صفائی دیگر است

خوش سر آبی و خوش بستانسرائی دیگرست

از سر اخلاص نان بی ریای او بخور

زان که خوان نعمت او را نوائی دیگرست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۶۱

 

خانقاه نعمت‌اللّه را صفائی دیگر است

خوش سر آبی و خوش بستان سرابی دیگر است

از سر اخلاص نان بی ریای او بخور

زان که خوان نعمت‌اللّه را نوائی دیگر است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۶۴

 

با محیط عشق او دریا بر ما شبنم است

چشمهٔ آبی چه باشد هفت دریا شبنم است

عارفی دریادلی کو دم ز دریا می‌زند

هست دریای خوشی اما از آنجا شبنم است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۰

 

عشق اگر در جان نباشد جان چه باشد هیچ هیچ

ور نباشد درد او درمان چه باشد هیچ هیچ

با وجود حضرت سلطان ما کرمان خوش است

بی حضور خدمتش کرمان چه باشد هیچ هیچ

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۹

 

مشهد آل مشهد روضهٔ رضوان بود

این چنین خوش مشهدی در خطهٔ ماهان بود

نعمت‌اللّه را زیارت کن که تا یابی مراد

زان که قبرش قبلهٔ حاجات انس و جان بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۶۹

 

ما به غیر از یار اول کس نمی گیریم یار

اختیار اولین نیک است کردیم اختیار

تن یکی داریم و در یک تن نمی باشد دو سر

دل یکی داریم و در یک دل نمی گنجد دو یار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷۳

 

ما به غیر از یار اول کس نمی ‌گیریم یار

اختیار اولین نیک است کردیم اختیار

سر یکی داریم و در یک سر نمی‌ باشد دو تن

دل یکی داریم و در یک دل نمی ‌باشد دو یار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲۱

 

این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من

نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن

غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار

باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۸۷

 

چشم آن دارم که حال چشم من پرسد نگار

زان که بی نقش خیالش دیده ‌ام شد دلفکار

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۲۵

 

در هوای مجلسش چندان بگریم همچو شمع

کآب چشمم نرم گرداند دل چون آهنش

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۶۲

 

صوت داود است و ما خوش نغمه‌ای داریم از آن

مرغ روح ما کند تسبیح با ما جاودان

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۶۷

 

ظاهرم در کوبنان و باطنم و در کوه صاف

صوفیان صاف را صد مرحبا باید زدن

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۰

 

عارفانش خوانده ‌اند این حضرت جمع وجود

از عطای آن حقیقت این حقایق را نمود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۰۴

 

گر گدا باشد به یاد پادشه نبود عجب

این عجب بنگر که سلطان می‌کند یاد گدا

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۲

 

نیست ما را روز بر کس بوسهٔ ما طرح نیست

هر که را دل می‌کشد می‌‌آید و جان می‌دهد

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۶
۷
۸
sunny dark_mode