گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۳

 

نوجوانان را خدا در اول نشو و نما

چون ملک از هر خلل پاک و مطهر آفرید

شدت تکلیف و طاعت را از ایشان رفع کرد

بر دل احباب نقش طاعت ایشان کشید

بی تردد نعمت جنت بر ایشان وقف شد

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۴

 

صانعی کز آب و گل فیض کمال قدرتش

دلبران لاله‌رخسار سمن‌بر آفرید

تا نماید صنع او ضایع ز بهر عاشقی

دل درون عاشقان درد پرور آفرید

عاشقان را بر جفای ماه رویان صبر داد

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۵

 

بهر دفع دشمن و فتح بلاد و حفظ نفس

پادشه را منت خیل و حشم باید کشید

محرمان پادشه را از برای عز و جاه

رنج باید دید در خدمت الم باید کشید

منعمان ملک را از محرمان پادشه

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۸

 

آدمی را فضل صوری و کمال معنویست

نیست هر وقتی بهر حالی که باشد بی اثر

گاه عرض حسن صورت می کند بر اهل حال

می شود محبوب مه پیکر حبیب سیمبر

می دهد نظاره رفتار او آرام دل

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۳

 

در مقامی گر شود جان عزیزت منزجر

رحم بر جان عزیزت کن برو جای دگر

بر تو آسانست تغییر مکان کردن ولی

نیست آسان بی تو جان را عزم مأوای دگر

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۴

 

مرده دیدم پریشان گشته اجزای تنش

کرده منزل استخوان کله اش از مار و مور

طبع را از فکر اوصاف غم افزایش ملال

دیده را از دیدن حال پریشانش نفور

گفتم ای دوران چرا این نطفه پاکیزه را

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۹

 

از سخن خوانی کشیدم پیش اهل روزگار

ذوقهای گونه گون در وی ز انواع نعم

نیستم شرمنده هر مهمان که آید سوی من

خواه از ترک آید و خواه از عرب خواه از عجم

هر که باشد گو بیا و هر چه باید گو ببر

[...]

فضولی
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode