گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۰

 

لؤلؤ خوشاب من از چنگ شد یکبارگی

لالهٔ سیراب من بی‌رنگ شد یکبارگی

دلبری را من به چنگ آورده بودم در جهان

ای دریغا دلبرم کز چنگ شد یکبارگی

جنگ‌ها بودی میان ما و گاهی آشتی

[...]

سنایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۰۷

 

خط حجاب آن رخ گلرنگ شد یکبارگی

دستگاه بوسه ما تنگ شد یکبارگی

چین ابرو کرد شمشیر تغافل در نیام

چشم جادو تایب از نیرنگ شد یکبارگی

خط ظالم بس که لعل آبدارش را مکید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode