گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴ - در مدح شهریار

 

رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه

ای درخت ملک! بارت عز و بیداری تنه

اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود

فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه

بر سرانگشت معشوقان نگر سبزی حنا

[...]

منوچهری
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۲ - وله ایضاً

 

ای خداوندی که گردون با همه فرمان دهی

میکشد از بندگانت صد هزاران سلطنه

پاسبان بام قدرت آسمان دیده ور

مفرد درگاه جاهت آفتاب یک تنه

می درآری از کمال عاطفت دستی بسر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۸

 

ای لبت بر خون مردم تشنه چشمت گُرسَنه

آن به بیداری بریزد خون و آن اندر سنه

جوشن ترکان غازی آهنین شد تا کمر

بر تو عنبر شد زره از فرق سر تا پاشنه

مردم دیده غلط پنداشت خطی بر رخت

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۹ - در بعضی از فتوحات شاهزاده شجاع‌السلطنه گوید

 

شرزه شیر بیشهٔ مردی شجاع‌السلطنه

کز هراسش خون خورد ارغنده شیر ارژنه

قاآنی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - وله

 

خیز ای آیینه‌رخ می آر با صد طنطنه

کاینک از آب آورد دی چون سکندر آینه

ساغری خور زآب رز بیهوده در قاقم مخز

کز خز افزون است رز را طمطراق و طنطنه

روزن دل ساز سد از شیشهٔ آب رزان

[...]

جیحون یزدی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - نکوهش نجدالسلطنه

 

در خراسان میرزا صدرای نجدالسلطنه

کرده بیدادی که اندر گله گرگ گرسنه

گر خراسان جان برد از دست روس و انگلیس

جان نخواهد برد از بیداد نجدالسلطنه

چارتن در چار موقع بی محابا بیدرنگ

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۹ - در مدح محمد ولیخان نصرالسلطنه

 

تا که روز از هفته و هفته ز مه ماه از سنه

نگذرد فیروز و فرخ باد نصرالسلطنه

صاحب فرخنده سردار معظم آنکه هست

طلعتش چون آفتاب و فکرتش چون آینه

خانزاد حیدر است و چاکر شه زین سبب

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۹ - در مدح محمد ولیخان نصرالسلطنه

 

تا که روز از هفته و هفته ز مه ماه از سنه

نگذرد فیروز و فرخ باد نصرالسلطنه

صاحب فرخنده سردار معظم آنکه هست

طلعتش چون آفتاب و فکرتش چون آینه

خانزاد حیدر است و چاکر شه زین سبب

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode