گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

آن یکی زر عیار است از بر سیم حلال

این یکی سیم حلالست از بر زر عیار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

با نگار خویشتن رفتم بباغ خویشتن

باغ را دیدم بسان جنت پروردگار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

با هوای اوست گویی هرچه در گیتی نسیم

بر زمین اوست گوئی هرچه در عالم بهار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

آن درختان اندر او مانند حوران بهشت

از زمرد جامه وز یاقوت و مرجان گوشوار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

از میان جوی آن آبی روان همچون گلاب

شاخهای گل شکفته بر کنار جویبار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

بود هرجا بهر نزهتگاه بان و نقل و می

گلستان در گلستان و میوه اندر میوه زار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

یار من گفتا بهشت است ای شگفت ای باغ نیست

گفتمش باغیست خرم چون بهشت کردگار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

این بهشتی بر زمینست آن بهشتی بر سپهر

این بنقد است آن به نسیه آن نهان این آشکار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

آن مکافات نماز است این مکافات مدیح

آن عطای کردگار است این عطای شهریار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

اختیار دهر ابومنصور وهسودان که هست

بندگانش را بمیران جهان بر افتخار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

دست و تیغش آب و آتش مهر و کینش خیر و شر

امن و بیمش دار و منبر مهر و خشمش فخر و عار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

نیک خواهانش بلند و بدسگالانش بلند

نیکخواهانش بتخت و بدسگالانش بدار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

عالمش زیر رکاب است و فلک زیر نگین

آفتابش زیر دست است و زمانه پیشکار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

روزگار خلق پاک از روزگار وی خوش است

تا جهان باشد بماناد این خجسته روزگار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

انتظار او براه سائلان باشد مدام

سائلان با جود او هرگز ندارند انتظار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

اختیار روزگار و افتخار عالم است

از همه عالم وفا و جود کرده اختیار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

پیش یزدان خلق را بسیار باید ایستاد

گر کند یزدان شمار جود او روز شمار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

دوستانش را برون آید ز سنگ خاره گل

دشمنانش را برون آید ز برگ لاله خار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

خلد بنماید موالی را بروز بزم و لهو

حشر بنماید معادی را بروز کارزار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح ابومنصور وهسودان

 

ای امیر نامدار شکر جوی و مدح جوی

ای خداوند کریم و حق شناس و حق گذار

قطران تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode