گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۳

 

از خط شبرنگ حسن سرکش او رام شد

آن دل چون سنگ آخر بیضه اسلام شد

سایل مبرم کند شیرین لبان را تلخ گوی

از دعای من لب لعل تو خوش دشنام شد

جمع کن خاطر ز تسخیرم که بر پیکر مرا

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲۴

 

تا به تسلیم و رضا قانع دل خودکام شد

موجه بیتابی من لنگر آرام شد

کعبه جویان را اگر گردید بی چشمی حجاب

دیده ما را سفیدی جامه احرام شد

برد اوج اعتبار آرام و آسایش ز من

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷

 

از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد

وز نگاهش لاله همچشم گل بادام شد

آن بت رم کرده را از بس که گفتم رام شو

چون برهمن عاقبت ورد زبانم «رام» شد

طغرای مشهدی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۰

 

لاله آسا هر که در عشق تو خون آشام شد

از حلاوت پای تا سر یک دهن چون جام شد

بعد مردن هم به راه انتظار ناوکش

استخوانم پای تا سر چشم چون بادام شد

جوهرش چون نبض عاشق بال بیتابی زند

[...]

جویای تبریزی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - وله

 

چهر نواب از طرب رخشان تر از اجرام شد

صدر خاصش خواند شاهنشاه و بدر عام شد

خاص صدری دید او را شاه و خواندش صدر خاص

وین سخن بی شبهه برشه وحی یا الهام شد

ای بت سیمینه صدرای شاهد رخساره بدر

[...]

جیحون یزدی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۳ - خبر دادن تیمور از انقلاب روس

 

اینچنین روز ابتدای شادی اسلام شد

لیک اندر سی و چار این فتنه‌ها آرام شد

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode