گنجور

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۴۰ - خرکار

 

دلبر خر کار اسباب سفر تیار کرد

عشقبازان را به دست خود گرفت و بار کرد

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۹

 

دل سحرگاهی به‌گلشن یاد آن رخسار کرد

اشک آن شبنم برگ ‌گل را رخت آتشکار کرد

ناز غفلت می‌کشیم از التفات آن نگاه

خواب ما را سایهٔ مژگان او بیدار کرد

قید آگاهی چه مقدار از حقیقت غافلست

[...]

بیدل دهلوی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵

 

نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد

راه ناهموار هستی را به ما هموار کرد

خواب غفلت در شب هستی ز هوشم برده بود

یاد او کردم تپیدن های دل بیدار کرد

زرد روتر می شود از مهر در چشم کسان

[...]

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

 

نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد

راه ناهموار هستی را به ما هموار کرد

غنچه شد آشفته و زاری کنان از خویش رفت

بسکه بلبل در گلستان ناله های زار کرد

خواب غفلت برده بود از هوش ما را لیک دوش

[...]

سعیدا
 

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح حضرت امیرالمومنین علیه افضل الصلوه

 

هر که را فیض ازل از بخت برخوردار کرد

جای در ظل لوای حیدر کرار کرد

مظهر الطاف یزدان قبله امکان علی

آنکه حق او را معین احمد مختار کرد

آن که اندر نصرت اسلام روز کارزار

[...]

صامت بروجردی
 

الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مولود حضرت حجت و تهنیت خلعت حسام السلطنه گوید

 

آشکار از پرده عیدی جان فزا دیدار کرد

کز فروغ خود جهان را مطلع انوار کرد

فرّخا ماهی کزان چون شد دو هفته تابناک

روز فیروزی چو ماه چارده رخسار کرد

از پی تعظیم این روز همایون بود اگر

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

شه‌صفی خود نیز در کشور به نیکی کار کرد

هم به خصمان درونی کوشش بسیار کرد

نیز جوری با بزرگ فرقهٔ افشار کرد

پس اباعثمانی اندر ایروان پیکار کرد

نیز در بغداد با او رزم ناهنجار کرد

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش سوم - از کریم خان زند تا مشروطه

 

در ری آن شهزادهٔ آزاده را بر دارکرد

خویش را نزد جوانمردان گیتی خوار کرد!

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode