گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹۹

 

می شود در وسمه ابروی بتان خونخوارتر

درنیام این تیغ خونریزست بی زنهارتر

دور عیش مرکز از پرگار میگردد تمام

شد ز خط عنبرین آن خال خوش پرگارتر

باده ممزوج را زور شراب صرف نیست

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۱

 

میکند لطفی، ز بیرحمی بسی خونخوار تر

میزند حرفی، ز خاموشی ولی هموار تر

مهربانیهای آن نا مهربان را دیده ام

نیست در گفتارش از دشنام بی آزار تر

دیده ام گلهای صحرای جهان را یک بیک

[...]

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode