×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴
روز نوروزست و ساقی جام صهبا برگرفت
هر کسی با شاهد و می راه صحرا بر گرفت
گرد ره بر چشم خود نرگس که دردش هم نکرد
خوبرویی را که پا بهر تماشا برگرفت
سرو با خوبان خرامش کرد و نی می خواست، لیک
[...]
۸ بیت
