گنجور

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۲ - در نعت پیامبر اکرم (ص)

 

روزگار از نکهت زلف نگارم عنبرین شد

گیتی از عکس رخش رشک نگارستان چین شد

توده ی غبرا، ملوّن از شقایق گشت و سنبل

ساحت گلشن مزیّن ز ارغوان و یاسمین شد

جویباران ز آب باران بهاری همچو کوثر

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳ - تجدید مطلع

 

حلقه ی گیسوی آن شه عروة الوثقای دین شد

طُرّه ی نیکوی او حبل المتینی بس متین شد

این عجب نبود، که نبود سایه سرو قامتش را

زانکه خورشید و مه اندر سایه ی سروش مکین شد

ماهتاب از صیقل نعل نعالش یافت پرتو

[...]

وفایی شوشتری
 

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح باب مدینه علم امیرالمومنین(ع)

 

روزگار عمر را هنگام فصل اربعین شد

تیر پران تا بپر بر کشور دل دلنشین شد

شهر بند تن تزلزل یافت از خیل حوادث

ملک قوت را سپاه ضعف هر سو در کمین شد

تا ز پا آمد حصاد دستگیر عین عینک

[...]

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode