گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۷

 

اقبلا هذا مکانی منعما لولا زمانی

اسمعی یا نور عقلی صوت قلبی من لسانی

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۷

 

مردم از بهر خدا را ای غلام از دوستکانی

بر کفم نه تا زمانی زین جهان بازم رهانی

مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۷

 

طلع النجم الیمانی فأرقها فی الاوانی

نوش بادت در جوانی جام آب زندگانی

مجیرالدین بیلقانی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱۶

 

ماه رویا گرچه رشک مهر و ماه آسمانی

چند با ما کینه ورزی تا کی از نامهربانی

قادری بر ناتوانان می‌توانی مرحمت کن

بار هجران کی توانم برد با این ناتوانی

زندگانی نیست بی رویِ تو و جان کندن است این

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲۵

 

دوزخِ دنیاست تاویلِ فراقِ آن جهانی

با تو بر گفتیم یارا تا بدانی گر ندانی

قیمتِ یاران ندانستیم و قدرِ هم‌نشینان

فوت کردیم ای دریغا روزگارِ زندگانی

ز ابتدا تا با که شد هم راه توفیقِ محبت

[...]

حکیم نزاری
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - وله نورالله قبره

 

گر بدینصورت، که هستی، صرف خواهد شد جوانی

راستی بر باد خواهی داد نقد زندگانی

کی بری ره سوی معنی؟ چون تو از کوتاه چشمی

صورتی را هرکجا بینی درو حیران بمانی

راه دشوارست و منزل دور و دزدان در کمین‌گه

[...]

اوحدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۳۹

 

گر پدر را ای پیر چون کودکان بابا نخوانی

گوشهٔ ابرو بکش بر وی که تا نامش بدانی

خواجوی کرمانی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۶ - در مدح شهاب ثاقب علی بن ابیطالب (ع)

 

شد بهار و ساحت گلشن گرفت از نوجوانی

داد اموات چمن را خضر ابراز مهربانی

از محیط «کیفُ یحیی الارض» آب زندگانی

کرد قمری جا به شاخ سرو بهر زند خوانی

صامت بروجردی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰ - نای شبان

 

ریختم با نوجوانی باز طرح زندگانی

تا مگر پیرانه سر از سر بگیرم نوجوانی

آری آری نوجوانی می توان از سرگرفتن

گر توان با نوجوانان ریخت طرح زندگانی

گرچه دانم آسمان کردت بلای جان ولیکن

[...]

شهریار
 
 
sunny dark_mode