گنجور

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۲ - در نعت پیامبر اکرم (ص)

 

روزگار از نکهت زلف نگارم عنبرین شد

گیتی از عکس رخش رشک نگارستان چین شد

توده ی غبرا، ملوّن از شقایق گشت و سنبل

ساحت گلشن مزیّن ز ارغوان و یاسمین شد

جویباران ز آب باران بهاری همچو کوثر

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۳ - تجدید مطلع

 

حلقه ی گیسوی آن شه عروة الوثقای دین شد

طُرّه ی نیکوی او حبل المتینی بس متین شد

این عجب نبود، که نبود سایه سرو قامتش را

زانکه خورشید و مه اندر سایه ی سروش مکین شد

ماهتاب از صیقل نعل نعالش یافت پرتو

[...]

وفایی شوشتری
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مدایح و مراثی » شمارهٔ ۱۱ - در مدح شاه خیبرگیر حضرت امیر (ع)

 

بازم آمد عشق یار، آهسته برزد حلقه بردر

تا، به رویش در گشودم بر گرفتم تنگ در بر

با وجود آشنایی خویش را بیگانه کردم

گفتمش گم کرده ای ره ای به هر راهی تو رهبر

گفت ره را، گم نکردستم تو خود کردی فرامش

[...]

وفایی شوشتری
 
 
sunny dark_mode