گنجور

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۲۷

 

دلبر صنمی دارم شکر لب و مرمر بر

مرمر ز برش خیزد شکر ز لبش بارد

عنبر به خم زلفش عبهر به دل چشمش

خنجر سر مژگانش عرعر به قدش ماند

.......................................

[...]

عنصری
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح خاقان اعظم جلال الدین شروان شاه اخستان

 

دل عاشق خاص آمد ز اغیار نیندیشد

زری که خلاص آمد از نار نیندیشد

دل مرغ سرانداز است از دام نپرهیزد

آری دل گنج اندیش از مار نیندیشد

عیار دلی دارم بر تیغ نهاده سر

[...]

خاقانی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۹

 

آن صبح سعادت‌ها چون نورفشان آید

آن گاه خروس جان در بانگ و فغان آید

خور نور درخشاند پس نور برافشاند

تن گرد چو بنشاند جانان بر جان آید

مسکین دل آواره آن گمشده یک باره

[...]

مولانا
 

مولانا » فیه ما فیه » فصل چهل و سوم - هر کسی چون عزم جایی و سفری می‌کند

 

شمشیر به کف عمّر در قصد رسول آید

در دام خدا افتد وز بخت نظر یابد

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۷

 

شاباش زهی نوری بر کوری هر کوری

زان پس که بر آرد سر کور وی نپوشاند

مولانا
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۶

 

گر در طلب اوئی ناگه به برت آید

ور گرد درش گردی او در به تو بگشاید

گر آینهٔ روشن اندر نظری آری

تمثال جمال او در آینه بنماید

آن به که تو عمر خود در عشق کنی صرفش

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۲۳

 

تا صوف مرقع یافت سنجاب بزیر خود

دیدیم که از شادی در پوست نمیگنجد

نظام قاری
 

نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » کتاب آرایش‌نامه

 

کمخای سمرقندی هر کو بخطا بیند

نقشش بحرام ار خود صورتگر چین باشد

نظام قاری
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۱ - کوهی شیرازی

 

یک عین که جز اونیست در ظاهر و درباطن

هفتاد و دوملت شد ترسا ویهودآمد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

در وادی گمراهی افتاده بُدَم حیران

آن خضر مبارک پی، ناگه به سرم آمد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

رستیم ز چند و چون، رفتیم ز خود بیرون

در عالم بی چونی چندی سفرم آمد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۰ - غالب طهرانی

 

ای عقل ز سر بگذار این حیلت روباهی

کان عشق خرد خواره چون شیر نرم آمد

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode