گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۰

 

ای شاه علاء دولت ملک افروز

امروز نه پیداست خزان از نوروز

باز آمد تاریک شب از روشن روز

بر دشمن ملک باد بختت فیروز

مسعود سعد سلمان
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۹

 

آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز

ای دوست شب و روز ز دل می‌افروز

نی نی که غلط گفتم ای عشق آموز

عشق تو و سودای تو آنگه شب و روز

مولانا
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۴

 

ای زلف تو بر رخ تو همچون شب و روز

ما از تو بعیدیم به عید نوروز

هم عید خجسته باد و هم نوروزت

بازآی و نشین به گلشن جان افروز

جهان ملک خاتون
 

میلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

نوروز تو سعد باد و فرخّ، بهروز

دیدار تو خاص و عام را بزم‌افروز

تا بر نفتد عادت نوروز از دهر

هر روز تو باد از سعادت نوروز

میلی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

 

ای بزم ترا ساغر می مجمره سوز

هر روز ز ایام تو روز نوروز

از گلشن اقبال تو کان خرم باد

خورشید بود یک گل بستان افروز

سلیم تهرانی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۰

 

قدسی، منم و دلی چو آتش همه سوز

رنگم ز شراب عافیت، گو مفروز

بر غمزده جز بخت سیه نیست شگون

محروم بود ز شعله پروانه به روز

قدسی مشهدی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

آن یافته کام دل ز عشق جانسوز

کز طالع فرخنده و بخت فیروز

روزی با مهر طلعتی برده بشب

با ماه وشی شبی رسانیده بروز

مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

زین پیش مرا بود ز بخت فیروز

هرشب شب قدر و روز روز نوروز

افغان که زیادروی و موی صنمی

اکنون نه شبم شبست و نه روزم روز

مشتاق اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

تا کی شب و روز و روز، شب از سر سوز

نالم ز فراقت ای مه مهر افروز؟!

گفتی: شب و روزی دهمت دل، چه شود

کان شب امشب باشد و آن روز امروز

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

امشب ز مه رخت شبم مهر افروز

و امروز، ز طلعت تو روزم فیروز

القصه ز روزان و شبان در همه عمر

بگذشت بمن شب امشب و، روز امروز!

آذر بیگدلی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

خوابی که بود نشان بخت فیروز

دیده ست به روز شاه گیتی افروز

فیض دم صبح تا چه بالیدن داشت

کز صبح به شه رسید در نیمه روز

غالب دهلوی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

ای روی تو همچو مهر گیتی افروز

وی بخت تو در جهانستانی فیروز

حق کرده به روزنامه عمر تو ثبت

توقیع توقع هزاران نوروز

غالب دهلوی
 
 
sunny dark_mode