گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶۶

 

دل سرگشتهٔ حیران برو ترک مناهی کن

بیا بر مسند جانم نشین و پادشاهی کن

اگر خواهی گناهت را که پوشد پرده عفوی

سرشک دیده همچون خون و رنگ روی کاهی کن

اگر دُرّ وصالش را تو جویایی چو غوّاصان

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode