فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرلبک
چو صافی گشت شهر و آن ولایت
از آنجا سوی ری آورد رایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین
همی تا دایه باشد رهنمایت
بود دیو تباهی همسرایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
مرا بنمای روی جان فزایت
به من برسای زلف مشکسایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
چو من دلتنگ بودم در سرایت
بدو نالیدم از جور و جفایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۱ - اندر پند دادن شاه موبد ویس را و سرزنش کردن
چه مایه رنج بردم در هوایت
چه مایه درد خوردم از جفایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن
مرا گم شد جوانی در هوایت
همیدون زندگانی در وفایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى
بکِشتی در دلم تخم هوایت
کنون آبش ده از جوی وفایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم اندر دعاکردن و دیدار دوست خواستن
بگفتم هر چه دیدم از جفایت
ازین پس خود تو میدان با خدایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین
بپیچم چون به یاد آرم جفایت
چو آن شمشادگون زلف دو تایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین
فروشویم ز دل زنگ جفایت
به دو دیده بخرّم خاک پایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۱ - وفات کردن ویس
همی گفتی زبان خوش سرایت
تن من باد راما خاک پایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
بدو دادهست برهان کفایت
برو باریده باران عنایت
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید
نبشتش عهد و منشور ولایت
ز پیروزی همی زیبدش رایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹ - خطاب زمین بوس
جهان بیرون مباد از حکم و رایت
زمین خالی مباد از خاکِ پایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را
چنین است آفرینش را ولایت
که باشد هر بهاری را نهایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
بپرسیدش که چون افتاد رایت؟
که ما را توتیا شد خاک پایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۵ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو
پس از عمری که کردم دیده جایت
کم از یک شب که بوسم جای پایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۷ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
کنم در خانه یک چشم جایت
به دیگر چشم بوسم خاک پایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۰ - حکمت و اندرز سرایی حکیم نظامی
توان دانست عالم را به غایت
بدین ترتیب از اول تا نهایت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۷ - نامه نبشتن پیغمبر به خسرو
هدایت چون بدینسان راند آیت
بدان ماندند محروم از عنایت