گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

 ز رویم آبِ خوبی را جدا کرد.

بلورین سَرْوْقَدَّم را دوتا کرد.

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

کجا یزدان امیدم را وفا کرد

بدین پیوند کامم را روا کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او

 

چو بر دل راستی را پادشا کرد

روان را ترسگاری پارسا کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان

 

به گیتی خود یکی کامم روا کرد

پس آن کام مرا از من جدا کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

همی زن تا بگویند کاین چرا کرد

بلا بخرید و جان را در بها کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

جهان از جان شیرینش جدا کرد

به شیرین هم جهان هم جان رها کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

نشاطی کز غم یارش جدا کرد

به صد قهر آن نشاط از دل رها کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۸ - معراج پیغمبر

 

گنه‌کاران امت را دعا کرد

خدایش جمله حاجت‌ها روا کرد

نظامی
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام

 

روان شد سیّد و او را رها کرد

دل خود را ز دون حق جدا کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت صدیق رضی الله عنه

 

چو نابینای عاجز را دعا کرد

به بینائیش حق حاجت روا کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

ببخشید آخرش تا زن دعا کرد

بیک ساعت ز صد رنجش رها کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

چو صدقش دید زن حالی دعا کرد

همش بیننده هم حاجت روا کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۲) حکایت بهلول و گورستان

 

کسی جمع چنان چیزی چرا کرد

که باید در پشیمانی رها کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دوازدهم » (۳) حکایت شبلی با آن جوان در بادیه

 

به بیماری و فقرم مبتلا کرد

ز گردونم بیک ساعت جدا کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۸) حکایت بزرجمهر با انوشیروان

 

نخواهندت بخود هرگز رها کرد

ترا بس عمر می‌باید قضا کرد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بگفت این و یکی نامه اداکرد

بخون دل نکونامی رها کرد:

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

کسی کو سوی حج کردن هوا کرد

اگر حج کرد بی امرت خطا کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

در آخر جان و تن از هم جدا کرد

ترا در خاک ره چون توتیا کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

نشست و ماجرا از دل ادا کرد

بسی بر جانش آبستن دعا کرد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو عنصر بود بیگانه جدا کرد

بما بیگانگان را آشنا کرد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵
sunny dark_mode