گنجور

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶۲ - از قطعه‌ای

 

کسی که او کند از کان که به میتین سیم

مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم

عسجدی
 

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۱

 

بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم

که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم

مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را

ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم

غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض

[...]

ازرقی هروی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۸ - مدح سیف الدوله محمود

 

چو روی چرخ شد از صبح چون صحیفه سیم

ز قصر شاه مرا مژده داد باد نسیم

که عز ملت محمود سیف دولت را

ابوالمظفر سلطان عادل ابراهیم

فزود حشمت و رتبت به دولت عالی

[...]

مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - در مدح سلطان ابراهیم

 

سپهر دولت و دین آفتاب هفت اقلیم

ابوالمظفر شاه مظفر ابراهیم

کشید رایت منصور سوی لوهاور

به طالعی که تولا کند به دو تقدیم

قضا ز هیبت او دیده حال شرع قوی

[...]

ابوالفرج رونی
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح اتسز

 

تویی که دل بتو کردند عاشقان تسلیم

سلیم باشد ، اگر جان بتو دهند ، سلیم

یکی منم ، که اگر صد هزار جان بودم

بجان تو که کنم جمله را بتو تسلیم

ز طلعت تو بخورشید داده اند فروغ

[...]

وطواط
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - در رثاء طبیب استاد کوسوی

 

ز مرگ چاره نباشد صحیح را و سقیم

کریم را بفنا رفتن است همچو لئیم

عزیز را چو ذلیل و جواد را چو بخیل

فصیح را چو کلیل و سفیه را چو فهیم

امید و بیم بعمر اندرست مردم را

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳۹

 

حسین غاتفری رخت برد سوی جحیم

امید منقطع از رحمت خدای رحیم

پذیره آمدش ابلیس و گفت ای فرزند

چگونه آمدی اینجا بگفت گوی چو سیم

زروزه و زنماز و زکوة و حج و غزا

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶ - جلال الدین کیست؟

 

ز سیم ساده یکی کوه دیده ام بدو نیم

دو نیمه کوه که دید است کان بود از سیم

ز سیم ساده یکی کوه، لیک پنداری

که کرده اند بشمشیر کوه را بدو نیم

گهی بگونه کافور کان بود از گل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۲ - در مدح ابوالفتح طاهربن مظفر وزیر

 

به حکم دعوی زیج و گواهی تقویم

شب چهارم ذی حجهٔ سنهٔ ثامیم

شبی که بود شب هفدهم ز ماه ایار

شبی که بود نهم شب ز تیر ماه قدیم

نماز دیگر یکشنبه بود از بهمن

[...]

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - در مدح صدر اجل رکن الدین

 

زهی دهان تو میم و زلعل حلقه میم

زهی دو زلف تو جیم و زمشک نقطه جیم

ز مهر میم تو وز جور جیم تو هستم

فراخ حوصله چون جیم و تنگدل چون میم

چو جیم یکدله ام با تو پس چرا با من

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۵

 

مرا بگوی در آن نار دانه به دو نیم

چگونه تعبیه کردی دو رسته در یتیم

به تیغ عشق دلم را همی دو نیمه کند

دو رسته در تو زان نار دانه به دو نیم

به ملک جم برسم کز کف تو گیرم جام

[...]

ادیب صابر
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در مدح نظام الملک محمد گوید

 

مرا به وقت سحر دوش مژده داد نسیم

که شهریار جهان پادشاه هفت اقلیم

خزانهای ممالک هم مفوض کرد

برای آنکه به حق یافت بر جهان تقدیم

نظام ملک و قوام جهان خداوندی

[...]

سید حسن غزنوی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۴

 

بیار مطرب بر ما کریم باش کریم

به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم

دلم چو آتش چون در دمی شود زنده

چو دل مباش مسافر مقیم باش مقیم

بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست

[...]

مولانا
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۷۲ - در مدح

 

نظر که با همه داری به چشم بخشایش

درر که بر همه باری ز ابر کف کریم

مرا دوبار نوازش کن و کرم فرما

یکی به موجب خدمت یکی به حق قدیم

سعدی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۰

 

بقایِ عمرِ تو بادا گزینه یارِ قدیم

که ما ز هجرِ تو کردیم جان به حق تسلیم

وداعِ روزِ جدایی زهی قیامتِ نقد

فراقِ یارِ گرامی زهی عذابِ الیم

نعوذ بالله اگر دشمنم به کام رسد

[...]

حکیم نزاری
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - وله غفرالله ذنوبه

 

سرم خزینهٔ خوفست و دل سفینهٔ بیم

ز کردهٔ خود و اندیشهٔ عذاب الیم

گناه کرده به خروار، هیچ طاعت نه

مگر ببخشدم از لطف خود خدای کریم

ز راه دور فتادم، که غول بود رفیق

[...]

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶١٢

 

شنیدم از سر منبر مذکری میگفت

رضای حق طلبی باش بر سر تسلیم

بطاعت آنکه تف آتش هوا ننشاند

کجا رسد بلب آب کوثر و تسنیم

خدای عزوجل از فرائضی که نهاد

[...]

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم

بیا بیا که خوشت باد ای نسیم شمیم

دگر مگوی حدیث از نعیم و ناز بهشت

بهشت منزل یارست و وصل یار نعیم

چو روز حشر مرا از لحد بر انگیزند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

نسیم باد بهاری وزید خیز ندیم

بیار باده که جان تازه می شود ز نسیم

مریض شوق نباشد ز درد عشقش باک

قتیل عشق نباشد ز تیغ تیزش بیم

گر از بهشت نگارم عنان بگرداند

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode