گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۲

 

در این جهان دل خود را شکسته می بینم

چو زلف یار بر او باد بسته می بینم

تن ضعیف نزار بلاکش خود را

ز درد روز فراق تو خسته می بینم

بعیدم از رخ چون ماه تو تو رخ بنما

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode