گنجور

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

(پیرمرد):درون خاک، مرا دختری جوان افتاد

برای آنکه جوانی شود دو روزی شاد!

(من): بر آن جوانکِ ناپاک‌روح لعنت باد،

خدای داند هرگه از او نمایم یاد:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

درست روزی، کآن شهریار اعلان داد

یگانه دختر ناکام من، ز مادر زاد

تمام مردم، دلشاد مرگ استبداد

من از دو مسئله خوشحال و خرم و دلشاد

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

چه گویمت من ازین انقلابِ بدبنیاد!

که شد وسیله‌ای از بهر دسته‌ای شیّاد!

چه مردمان خرابی، شدند از آن آباد!

گر انقلاب بُد این، زنده باد استبداد

میرزاده عشقی
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode