گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۴

 

بیا که دیده ی من دید دوش خوابی خوش

برآمده به شب تیره آفتابی خوش

به روی او نظرم خیره شد چنان دیدم

که بست بر رخ چون ماه خود نقابی خوش

سؤال کردم و گفتم نقاب بر مه چیست؟

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode