گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱

 

حیلت رها کن عاشقا؛ دیوانه شو، دیوانه شو.

و اندر دل آتش درآ؛ پروانه شو، پروانه شو.

هم خویش را بیگانه کن، هم خانه را ویرانه کن،

وآنگه بیا با عاشقان هم‌خانه شو؛ هم‌خانه شو.

رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها،

[...]

مولانا
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۳۷

 

گر عاقلی در عشق او، دیوانه شو دیوانه شو

ور هوش داری زودتر مستانه شو مستانه شو

مستی چشم یار بین مستی گزین مستی گزین

زنجیر زلف او بگیر دیوانه شو دیوانه شو

گر عاشقی زو غم مخور وز آتش عشقش گذر

[...]

جلال عضد
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۸

 

ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم‌خانه شو

واندر میان عاشقان از عاشقی فرزانه شو

گر بر کف جا می‌نهد، گر گوش می‌دارد به تو

چون آن کند، رو باده خور، چون این کند، دردانه شو

منمای خود را با کسان، هم با کسان هم ناکسان

[...]

قاسم انوار
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۱

 

ای دل به درد عاشقی مردانه شو، مردانه شو

در عشق و در شوریدگی افسانه شو، افسانه شو

چون شهره و نام نکو آمد حجاب راه او

در کوی بدنامی درآ، رندانه شو، رندانه شو

در گرد خشکی تا به کی گردی تو از وهم و خیال

[...]

اسیری لاهیجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۵۳

 

ای دل ز اوضاع جهان بیگانه شو بیگانه شو

با آن نگار خانگی همخانه شو همخانه شو

از اهل دنیا نیستی در فکر عقبی نیستی

دست از دو عالم برفشان دیوانه شو دیوانه شو

یک چند در خواب گران بردی بسر چون غافلان

[...]

صائب تبریزی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۷

 

دیوانه شو دیوانه شو از خویشتن بیگانه شو

از خویشتن بیگانه شو دیوانه شو دیوانه شو

مستانه شو مستانه شو بین چشم مست آن صنم

بین چشم مست آن صنم مستانه شو مستانه شو

پروانه شو پروانه شو شمع جمال او نگر

[...]

نورعلیشاه
 
 
sunny dark_mode