گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۶ - غزل مرادف

 

تنگ خفتن چه سود با جبریل

در بُن گوش‌، صور اسرافیل

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۷ - خواب دیدن بهار سنائی را

 

من هم آنجا نشسشه با مندیل

با عبا و ردا و ریش و سبیل

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفه‌شناسی

 

دانشی را که کرده‌ای تحصیل

پیش رویت کند گشاده سبیل

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۹ - در ریاست سرپاس مختاری

 

زان که مختاری است پاک و نبیل

راست گوی‌و درست‌قول و اصیل

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۱ - در صفت پاسبان

 

پاسبان باید از نژاد اصیل

تا کند عیب خلق را تعدیل

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۷ - شعور پنهان و شعور آشکار

 

و آن تفنگی که می‌زند بدو میل

چوب و آهنش یوغ گشتی و بیل

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode