گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۴

 

روی او صبح من و ماه تمامست هنوز

زلف شبرنگ بتم مایه شامست هنوز

دل من مرغ صفت قید سر زلف تو شد

زانکه با خال رخت دانه و دامست هنوز

سرو بستان به همه شیوه و دستان که دروست

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode