گنجور

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۳۳

 

گو به ساقی، کز ایاغی، ترکن دماغی

زان شرابی که شب مانده باقی

ای نگارا، می گسارا، ما را بیاور

شمعی و شهدی اندر اطاقی

چرخ پرکین، دهر پر شور، هرگز ندارد

[...]

عارف قزوینی
 
 
sunny dark_mode