گنجور

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بوتیمار » حکایت بوتیمار

 

هست دریا چشمه‌ای از کوی او

تو چرا قانع شدی بی روی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت محمود و ایاز

 

من رهی دزدیده دارم سوی او

زانک نشکیبم دمی بی‌روی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

آفتاب از رشک عکس روی او

زردتر از عاشقان در کوی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

شب دراز است و سیه چون موی او

ورنه صد ره مُردمی بی‌روی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

قرب ماهی، روز و شب در کوی او

صبر کرد از آفتاب روی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

سایهٔ حق آفتاب روی او

صد جهان جان وقف یک یک موی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

زرد می‌دیدند چون زر روی او

گم شده در گَردِ ره، گیسوی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت سلطان محمود و خارکن

 

ره فرو گیرید از هر سوی او

تا ببیند روی من آن روی او

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » گفتار معشوق طوسی (محمد) با مریدش

 

هرک چون مویی شود در کوی او

بی شک او مویی شود در موی او

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۴ - در بیان خبر دادن از جلوۀ ظهور مولوی رومی قدس سره

 

رو بمعنی راه بر در کوی او

رو بسوی شاه خود چون جوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - فی نعت الرسول صلی اللّه علیه و سلم

 

جلوه کرده آفتاب روی او

آسمان صد سجده برده سوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - فی نعت الرسول صلی اللّه علیه و سلم

 

چیست والشمس آفتاب روی او

چیست واللیل آیت گیسوی او

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۶ - فی فضیلة حسین رضی الله عنه

 

کاشکی ای من سگ هندوی او

کمترین سگ بودمی در کوی او

عطار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode