گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۵

 

گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش بدی

ور شب وصل بتان همواره بودی خوش بدی

دستگیرم گر بدی وصل رخت در پیش ما

گر شب هجران تو آواره بودی خوش بدی

سرو بستان را بود میلی خرامان سوی ما

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode