×
عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزلها » شمارهٔ ۲۴ - بمیرم یا نمیرم
باز ز ابروی کمان و نوک مژگان زد به تیرم
بار الها چارهای کن سخت در چنگش اسیرم
دست از پا پیش شمشیرش خطا کردن نیارم
نیستم ز امرش گریزان وز قبولش ناگزیرم
ناوک تیر تو گر صد بار از پستان مادر
[...]
عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۱۴ - یار و دیار
یار اگر بیگانه با اغیار میشد بد نمیشد
وز صمیم قلب با ما یار میشد بد نمیشد
(جایگزین مسند درباریان سفلهپرور)
جنس قاطرچی و سردمدار میشد بد نمیشد
(کعبه افراد جانی، قصر شاه جورگستر)
[...]