رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۹ - آذری طوسی قُدِّسَ سِرُّه
ز حکمت بیاموزمت نکتهای
که در هر دو عالم شوی سرفراز
لباس طریقت چو در بر کنی
به ذلت مرنج و به عزت مناز
به عشق آر رو تا که شاهی کنی
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۹ - آذری طوسی قُدِّسَ سِرُّه
شدیم پیر به عصیان و چشم آن داریم
که جرم ما به جوانان پارسا بخشند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۹ - آذری طوسی قُدِّسَ سِرُّه
چو مستولی شود درد جدایی، تن به مردن ده
دوای این مرض را هیچکس جز من نمیداند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۹ - آذری طوسی قُدِّسَ سِرُّه
منت خدای را که مطیع پیمبرم
فرمانبر قضای خداوند اکبرم
توحید، بحر و این تن من همچو کشتی است
جان ناخدای کشتی و عقل است لنگرم
تا از سواد وجه شدم سرخ روی فقر
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۰ - اسیری لاهیجی رحمة اللّه علیه
اگر حجاب دویی از میانه برخیزد
یقین که ناظر نور لقا توانی بود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۰ - اسیری لاهیجی رحمة اللّه علیه
عالم چو نقش موج به بحر وجود اوست
بود همه جهان به حقیقت نمود اوست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۰ - اسیری لاهیجی رحمة اللّه علیه
ای بی خبر از حالت رندان خرابات
زین می نچشیدی که شدی سوی مناجات
تا مست ازین می نشوی باز ندانی
اسرار دل اهل دل از شطح و ز طامات
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۳ - انسی جنابذی
باز این دلِ شکسته خیال وصال کرد
چیزی خیال کرد که نتوان خیال کرد
آن چنان از مرض عشق تو بگداخت تنم
که مرا هرکه ببیند نشناسد که منم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۴ - ابوعلی مصری
وَلَسْتُ بِنظّارٍ اِلی جانِبِ الغِنا
إذا کانَتِ الْعُلیا فی جانِبِ الْفَقْرِ
وَانِّی لَصَبّارٌ عَلی مایَنُؤبِنی
وحَسْبُکَ اِنّ اللّهَ أَثْنَی عَلَی الصَّبْرِ
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۷ - اسیری اصفهانی
گرفتم آنکه گشایند پای بستهٔ ما
چه میکنند به بال و پر شکستهٔ ما
گواه اینکه نه رند و نه زاهدیم بس است
پیالهٔ تهی و سُبحهٔ گسستهٔ ما
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۷ - اسیری اصفهانی
خوش است این باغ اما باغبانش حیف نتواند
گلی بر شاخسار و بلبلی در آشیان بیند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۸ - ابراهیم لاری ره
ما پی تحصیل یار و یار در دل بوده است
حاصل تحصیل ما تحصیل حاصل بوده است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۲۹ - ابوذر بوزجانی
تو به علم ازل مرا دیدی
دیدی آنگه به عیب بخریدی
تو به علم آن و من به عیب همان
رد مکن آنچه خود پسندیدی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۱ - ابوعبداللّه شیرازی
هرکسی را کارخویش وهرکسی را یار خویش
صیرفی بهتر شناسد قیمت دینار خویش
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۴ - باباشاه عراقی
چه دیدهاند گدایان عشق از درِ دوست
که هر دو عالمشان در نظر نمیآید
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۵ - بیدل دهلوی
آن کس که رموزدان چند و چون است
داند کابلیس از چه ره مطعون است
آری هر کس که حضرت انسان را
مسجود نداند به یقین ملعون است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۵ - بیدل دهلوی
مقصد از هستی ما رنج و غم و آزار بود
ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۵ - بیدل دهلوی
با که گویم ور بگویم کیست تا باور کند
کان پریرویی که من دیوانهٔ اویم منم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۶ - بینوای بدخشانی
در صورت قطره سر به سر دریاییم
تو ذره مبین مهر جهان آراییم
گویند که کنه ذات او نتوان یافت
ما یافتهایم اینکه کنهش ماییم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۷ - بسحق شیرازی
گوهر بحر بیکران ماییم
گاه موجیم و گاه دریاییم