ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - هیچ دلی از محبت خالی نیست
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
از او یک لمعه بر ملک و ملک تافت
ملک سرگشته خود را چون فلک یافت
همه سبوحیان، سبوح جویان
شدند از بی خودی سبوح گویان
ز غواصان این بحر فلک فلک
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
دیگ لیسی کاسه لیسی را بجو
ای خداوند و ولی نعمت بگو
خانمان جغد، ویرانه است و بس
نشنود اوصاف بغداد و طبس
ای که اندر چشمه شور است جات
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها
ادیم زمین سفره عام اوست
بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست
چنان پهن خوان کرم گسترد
که سیمرغ در قاف روزی خورد
ز ابر برافکند قطره ای سوی یم
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند
از بندگی زمانه آزاد
غم، شاد به او و او به غم شاد
جز در غم تو قدم ندارند
غمخوار توآند و غم ندارند
زالایش نفس باز رسته
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا کامل ترین لذتهاست
پادشاهان جهان از بی رگی
بو نبردند از شراب بندگی
ورنه ادهم وار، سرگردان و دنگ
ملک را برهم زدندی بی درنگ
ملک را بر هم زن ادهم وار زود
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - رضا بر قضا و مقدرات الهی
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد
بو العجب من عاشق این هر دو ضد
ناخوش او خوش بود بر جان من
جان فدای یار دل رنجان من
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - طریق تحصیل رضا
خوشا یاد عشق و خوشا نام عشق
خوشا صبح عشق و خوشا شام عشق
خوشا خواری و بی کسی های عشق
تهی دستی و نارسی های عشق
خوشا خارهای دل آزار عشق
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و نهم - حزن و اندوه بر امور دنیوی و علاج آن
چو هست این دیر خالی سست بنیاد
به بادش داد باید زود بر باد
جهان از نام آن کس ننگ دارد
که از بهر جهان دل تنگ دارد
جهان بگذار بر مشتی علف خوار
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و نهم - حزن و اندوه بر امور دنیوی و علاج آن
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند و بس
چه بندی دل خود برین ملک و مال
که هستش کمی رنج و بیشی ملال
که داند که این دخمه دام و دد
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - راه تحصیل صفت توکل و علامت حصول آن
دامن آن گیر ای یار دلیر
که منزه باشد از بالا و زیر
با تو باشد در مکان و لامکان
چون بنمائی از سرآزادگان
غیر هفتاد و دو ملت کیش او
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل -اموری که طالب صبر باید مراعات نماید
کرد ویران خانه بهر گنج زر
ساختش زان گنج زر معمورتر
پوست را بشکافد و پیکان کشد
پوستی نو بعد از آتش بر دمد
قلعه ویران کرد و ازکافر ستد
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صبر حضرت ایوب علیه السلام
ما بها و خونبها را یافتیم
جانب جان باختن بشتافتیم
ای جفای تو ز دولت خوب تر
انتقام تو ز جان محبوب تر
نالم آری ناله ها خوش آیدش
[...]
خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۱۴
دوشم خرد به طعنه بگفت ای تباه کار
نیکو شدی ز فعل بد خویش شرمسار
بگداخت از خجالتم از بس که یاد کرد
نا اهلی من و نعم و لطف شهریار
تا صبح درمیان من و او نبرد بود
[...]
خالد نقشبندی » مثنویات » مناجات
خداوندا به حق اسم اعظم
به نور دیده اولاد آدم
به سوز سینه صدیق اکبر
به سلمان و به قاسم بار دیگر
به شاه صفدر کرار، حیدر
[...]
خالد نقشبندی » مثنویات » در ستایش سرور کائنات رسول اکرم ﷺ
از پس حمد ملک ذوالجلال
بعد درود مه برج کمال
به که به اوصاف شه دادگر
خامه کنم رشک ده نیشکر
آن شه دریا دل والا تبار
[...]
خالد نقشبندی » مثنویات » مرثیه ای در سوگ عبدالکریم برزنجی
پی گلگشت در فصل بهاری
گذشتم بر کنار مرغزاری
نگه کردم که مرغ گلستانی
نوا سنج است در مرثیه خوانی
تذرو از مد آهش سرو بر سر
[...]
خالد نقشبندی » مثنویات » در وصف رسول اکرم ﷺ
درودی کز نسیمش مشک تاتار
خورد خون همچو دل از طره یار
سلامی کز شمیمش بوی رضوان
شود سرگشته چون جان بهر جانان
پس از عجز از سپاس ایزد پاک
[...]
قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - از نامه قائم مقام به فرزندش محمد
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وان پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد زپیش مستان
غلامان را بگو تا مشک سایند
[...]
قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱
چنین گوید غلام تو جلایر
که من رفتم ز شَرّا تا ملایر
بدیدم جملگی شهزادگان را
همه سرو سهی آزادگان را
ندیدم مثل شهزاده محمد
[...]