گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۱

 

وگر پهلوانی ندانی زبان

ورز رود را ماورالنهر دان

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۲

 

که هرگه که تیره بگردد جهان

بسوزد چو دوزخ شود با دران

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۳

 

بداندیش دشمن برو ویل جو

که تا چون ستاند ازو چیز او

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۴

 

سرشک از مژه همچو در ریخته

چو خوشه ز سارونه آویخته

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۵

 

نشسته به صد چشم بر باره‌ای

گرفته به چنگ اندرون باره‌ای

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۶

 

لب بخت پیروز را خنده ای

مرا نیز مروای فرخنده ای

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۷

 

میلفنج دشمن، که دشمن یکی

فزونست و دوست ار هزار اندکی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۸

 

ایا خلعت فاخر از خرمی

همی رفتی و می نوشتی ز می

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳۹

 

جوان بودم و پنبه فخمیدمی

چو فخمیده شد دانه برچیدمی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۰

 

جوان چون بدید آن نگاریده روی

به سان دو زنجیر مرغول موی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۱

 

به خنیاگری نغز آورد روی

که: چیزی که دل خوش کند، آن بگوی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۲

 

به چشم دلت دید باید جهان

که چشم سر تو نبیند نهان

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۳

 

بدین آشکارت ببین آشکار

نهانیت را بر نهانی گمار

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱

 

تا سمو سر برآورید از دشت

گشت زنگار گون همه لب کشت

هر یکی کاردی ز خوان برداشت

تا پزند از سمو طعامک چاشت

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲

 

نیست فکری به غیر یار مرا

عشق شد در جهان فیار مرا

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۳

 

زرع و ذرع از بهار شد چو بهشت

زرع کشتست و ذرع گوشهٔ کشت

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۴

 

اشتر گرسنه کسیمه برد

کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۵

 

هر کرا راهبر زغن باشد

گذر او به مرغزن باشد

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۶

 

دیوه هر چند کابرشم بکند

هرچه آن بیشتر به خویش تند

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۷

 

گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟

وز بد زاغ بوم را چه رسید؟

رودکی
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۶۵۱۳