کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۰ - وله ایضا فی التوبیخ
ای که پی حرص و هوا می روی
راه نه اینست . کجا می روی؟
راه بران زان سوی دیگر شدند
پس تو برین راه خطا می روی
روی برگردان که بروی آردت
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۱ - وله ایضا
پیشوای علما خسرو دانشمندان
ای که بر اهل معانی بسزا پادشهی
لشکر فقر شود منهزم از ساحت دهر
چون کند خیل سخا از سر کلکت سیهی
آتشین شعله برآید به سر آب حیات
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۲ - ایضا له
فرستادم بخدمت کاردی خوب
که ارزد گوهر او هر چه خواهی
ببین بر دسته تیغش ، گر ندیدی
زبان مار در دندان ماهی
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۳ - وله ایضا
صاحبا عدّت قیامت را
از من ممتحن چه می خواهی ؟
هر کس از گونه یی همی گوید
تو بگو خویشتن چه می خواهی ؟
هر زمانی عتابی آغازی
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۴ - وله ایضا
ای مقادیر فضل و افضالت
بیش از اندازۀ بیان رهی
اندرین روزها که گشت هوا
نا خوش و سرد هم بسان رهی
بس که هر دم ز لشکر بهمن
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۵ - فی مدح ابن بدرالدّین باسمعیل
بنامیزد چنان فرّخ لقایی
که گویی سایۀ پرّ همایی
چو بگشایی زبان لبها ببندی
چو در بندگی قبا گیتی گشایی
بشمشیر تو نصرت را تفاخر
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۶ - ایضا له
مخدوم کمال ملّت و دین
ای رای تو سوی نیک رایی
کار قلم تو نقشبندی
رسم کرمت گره گشایی
بر رغم زمانه لطف طبعت
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۷ - ایضا له
ز ابر چون برف سیم باریدی
گر بدی چون دل تو دریایی
باشد اومید با کفت گستاخ
هر زمان می کند تمنّایی
باز چرخ خرف دگر باره
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۸ - ایضا له
ای آنکه از افاضل انوار معنوی
خورشید را ز خاطر خود وام دادهای
از لطف طبع تربیت روح کردهای
وز لفظ پاک طیرهٔ اجرام دادهای
از نوک کلک خویش به اجرام نظم و نثر
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی نعت سیدالمرسلین و خاتمالنبیین محمدالمصطفی (ص)
ای جز به احترام خدایت نبرده نام
وی سلک انبیا ز وجود تو با نظام
در دست عقل، نور مساعی تو چراغ
بر کام نفس، حکم مناهی تو لگام
از آتش سنان تو یک شعله نور صبح
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - و قال ایضا یمدحه
تا همی بر گل نگارم خطّ مشکین آورد
مرکب صبر مرا هر لحظه در زین آورد
چرخ از کفّ الخضیب انگشت حیرت هر زمان
پیش آن رخسارزی دندان پروین آورد
شاه را عرصۀ عشق رخ او عقل را
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - وله ایضا یمدحه
ای برخ روشن و زلف سیاه
کرده شب و روز جهانی تباه
سلسلۀ زلف تو بر پای باد
آینۀ حسن تو در دست ماه
صورت جان روی نماید مرا
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - وله ایضا یمدحه
ای بهمّت بر از فلک جایت
چشم گردون ندیده همتایت
ماه منجوق قبّۀ اعظم
نعل یکران چرخ پیمایت
نقش بند و گره گشای جهان
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - و قال ایضا یمدحه
رفت آنکه روز ما ز ستم تیره رنگ بود
واندوه را بنزد دل ما درنگ بود
وان شد که گفتی از در و دیوار روزگار
خورشید تیغ آخته با ما بجنگ بود
وان عهد شد که چون گل رعنا بخون دل
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - و قال ایضاً یمدح الصّدر رکن الدّین صاعد
ای برده آتش رخ تو آب کارگل
بر باده داده عارض تو روزگار گل
با چهرۀ تو زحمت باغ است گل ، از آن
برچین نهاد زخار همه رهگذر گل
خونین شدست سربسر اندام نازکش
[...]
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۳ - وله ایضاً فیه
ای ز دستت آز را سرمایهای
ذکر حاتم با کفت افسانهای
ذات پر معنیّ تو اندر جهان
صورت گنجیست در ویرانهای
آشکارا پیش ذهن و خاطرت
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه
تا زلف مشکبار به رخ برفکندهای
سوزی ز رشک در دل مجمر فکندهای
در گردنم فکن، که کمندیست عنبرین
آن گیسوی دراز که در برفکندهای
چون غنچه تا قبای نکویی ببستهای
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - وله ایضا یمدحه و یصف الرّیاحین
زهی با چهره ات گلبار گلزار
رخت گلگونۀ رخسار گلزار
شکسته تاب زلفت پای سنبل
نهاده دست حسنت خار گلزار
مگر در گلستان بگذشته یی دوش
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۹ - وله یمدح المولی عضد الملّة والدّین عماد الاسلام والمسلمین حسن بن عبد الصمد الخجندی
چون مشک زلف بر گل رخسار بشکند
پشت بهارو رونق گلزار بشکند
بر آتش ستم جگرم زان کباب کرد
تا آرزوی نرگس بیمار بشکند
گفتم دلم شکسته شد از غم بطنز گفت
[...]
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - در مدح نظام الدّین محمّد
جانا به سحر چشم جهانی ببستهای
زین حلقههای زلف که بر هم شکستهای
آخر چه فتنهای؟ که ز عشق تو در جهان
برخاست رستخیز و تو فارغ نشستهای
حقّا که در مشهّرۀ لعل فستقی
[...]