گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

بران جایگه نیز یابیم شیر

شکاری بود گر بمانیم دیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

هم‌انگاه بیرون خرامید شیر

دلاور شده خورده از گور سیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

ولیکن به شمشیر یازم به شیر

بدان تا نخواند مرا نادلیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

بیامد دگر شیر غران دلیر

همی جفت او بچه پرورد زیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

کنون باید آژیر بودن دلیر

که در مهرگان بچه دارد به زیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

بدو گفت شاه ای خردمند پیر

به شبگیر فردا من و گور و تیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۶

 

چنین گفت کان شهریار اردشیر

که برنا شد از بخت او مرد پیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۸

 

خریدی مر او را به دانگی پنیر

بدی با من امروز چون آب و شیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

به نخچیر شد شهریار دلیر

یکی اژدها دید چون نره شیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

بیامد نشست از بر آن حصیر

بدر خانه بر پای بد مرد پیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

کنون تا بدوشم ازین گاو شیر

تو این کار هرکاره، آسان مگیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

تهی بود پستان گاوش ز شیر

دل میزبان جوان گشت پیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۹

 

ز پستان گاوش ببارید شیر

زن میزبان گفت کای دستگیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۳

 

بفرمود تا پیش او شد دبیر

قلم خواست با مشک و چینی حریر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۵

 

چو اندر نوشتند چینی حریر

سر خامه را کرد مشکین دبیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۵

 

ز شادی جوان شد دل مرد پیر

به چشمه درون آبها گشت شیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۷

 

بیامد جهاندیده دانای پیر

سخن‌گوی و بادانش و یادگیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۷

 

بدو گفت کایدر بماندی تو دیر

ز دیدار این مرز ناگشته سیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۷

 

زبر چون بهشتست و دوزخ به زیر

بد آن را که باشد به یزدان دلیر

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۷

 

کسی کو ببیند ز پرتاب تیر

بماند شگفت اندرو تیز ویر

فردوسی
 
 
۱
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰۵