گنجور

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۹ - مجلس خدایان اقوام قدیم

 

قلزمی اندر هوا آویخته

چاک دامان و گهر کم ریخته

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

ز دیواره‌اش خاک‌ها ریخته

یکی خاکدان گردش انگیخته

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

چو پیر اشتری لفچه آویخته

وز اندام او موی‌ها ریخته

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

تنش باید از دار آویخته

روانش سوی دوزخ انگیخته

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - در مدح اعلیحضرت بقیه‌الله عجل‌الله تعالی فرجه

 

بباغ غربال ابر لؤلؤ تر بیخته

خاک چمن سر بسر به عنبر آمیخته

لاله چو من داغ هجر بر جگر انگیخته

مگر که پیوند آن ز یار بگسیخته

صغیر اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای

 

دید گفتارش فساد انگیخته

وان گره بگشوده، گندم ریخته

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش

 

پایه و دیوار، از هم ریخته

بام ویران گشته، سقف آویخته

پروین اعتصامی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲