×
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸
ای داد که شیوه من و دل زاریست
فریاد که پیشه تو دل آزاریست
ایجاد وزیر و قاضی و شحنه شهر
شه داند و من که بهر مردم داریست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - رؤیای صادقه
گفت مگو خواب که بیداریست
دیدن این خواب ز هشیاریست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - کار و کارگر در سال ۱۳۰۷ شمسی سروده شد
خواریت از علت بیکاریست
حاصل بیکاریت این خواریست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲
اگرچه در ره هستی هزار دشواریست
چو پر کاه پریدن ز جا سبکساریست
به پات رشته فکندست روزگار و هنوز
نه آگهی تو که این رشتهٔ گرفتاریست
بگرگ مردمی آموزی و نمیدانی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۷ - پیوند نور
اگر کار آگهی آگه ز کاریست
هم از شاگردی آموزگاریست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل
ز دیبا، گر ترا نقش و نگاریست
مرا در هر رگ، از خون جویباریست