ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۲۰ - در دریای سرمدی
آن سروری که صهر نبی مکرم است
هم جانشین او و هم او را پسر عم است
فرزند آدم است ولی به ز آدم است
این نکته بر تمامی عالم مسلم است
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)
گفت زن گر ز غمم بازرهانی چه غم است
تو کریمی و سزاوار کریمان کرم است
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)
بگفت ای به فدای دلت دگر چه غم است
که بعد از این همه قلب تو باز پرالم است
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان اول » بخش ۱۸ - در نکوهش روزگار و مویه گری برسبط احمد مختار علیه صلوات الملک الجبار
کنون اول داستان غم است
که یثرب زمین بنگه ماتم است
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان اول » بخش ۸۷ - دربیان خواب دیدن امام علیه السلام درکنار آب عذیب
زما گر بود کودکی حق نماست
به باطل بود هر که بدخواه ماست
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۸۸ - در مقدمه ی شهادت ح علی اکبر(ع) و شکایت از روزگار غدار گوید
برا ای دل از سینه وقت غم است
به هش باش هنگامه ی ماتم است
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۹ - آمدن امام علیه السلام به خیمه گاه و وداع نمودن با اهل حرم
علی (ع) کاو پس از من شه عالم است
در این راهتان محرم و همدم است
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۱ - به خانه بردن خولی
همه آفرینش پر از ماتم است
نظام جهان سر بسر درهم است
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۹۲
دوستان نوبت سپیده دم است
وقت صبح است و سخت مغتنم است
نرود تا دمی، نمی آید
دم دیگر که عمر از این دودم است
وقت را سیف قاطع آوردند
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
بس که هستی همه سامان وجود عدم است
ساز قانون بقا را ز فنا زیر و بم است
دوستان بیهوده در عالم امکان هرگز
دل آسوده مجویید که بسیار کم است!
ذرهای مهر جهان در دل خود راه مده
[...]
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
فرصت عهد جهان از صبح هستی یک دم است
رنگ و بوی باغ امکان همچو مهر شبنم است
برگ گل در باغ از باد خزان تاراج شد
در بر بلبل نگر اکنون لباس ماتم است!
در نوای پرده عشاق ما مضراب نیست
[...]
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۷۴ - زندگی
شبی زار نالید ابر بهار
که این زندگی گریهٔ پیهم است
درخشید برق سبک سیر و گفت
خطا کرده ئی خندهٔ یکدم است
ندانم به گلشن که برد این خبر
[...]
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۸۵ - شراب میکدهٔ من نه یادگار جم است
شراب میکدهٔ من نه یادگار جم است
فشردهٔ جگر من به شیشهٔ عجم است
چو موج می تپد آدم به جستجوی وجود
هنوز تا به کمر در میانهٔ عدم است
بیا که مثل خلیل این طلسم در شکنیم
[...]
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
چون زمین بر هستی خود محکم است
ماه پابند طواف پیهم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۹ - در معنی اینکه افلاطون یونانی که تصوف و ادبیات اقوام اسلامیه از افکار او اثر عظیم پذیرفته بر مسلک گوسفندی رفته است و از تخیلات او احتراز واجب است
گوسفندی در لباس آدم است
حکم او بر جان صوفی محکم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۹ - در معنی اینکه افلاطون یونانی که تصوف و ادبیات اقوام اسلامیه از افکار او اثر عظیم پذیرفته بر مسلک گوسفندی رفته است و از تخیلات او احتراز واجب است
در خم گردون خیال او گم است
من ندانم درد یا خشت خم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه
ماهی و از سینه تا سر آدم است
چون بنات آشیان اندر یم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
نایب حق همچو جان عالم است
هستی او ظل اسم اعظم است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
از عصا دست سفیدش محکم است
قدرت کامل بعلمش توأم است