گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

تازه نگاری طلب ای جان ودل

تا که روان بگذری از آب و گل

چشم ازین نیک و بدی‌ها بدوز

هرچه بجز اوست سراسر بسوز

ای دل آزرده مگو شرح پوست

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

حکمت و همت و محبت یار

هرکه یابد یقین شود سالار

انبیای خدا چنان باشند

که چو خورشید و بی نشان باشند

اولیا نیز در دیار علوم

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

به گیسوی آشفتهٔ پرشکن

که عشق است و بس هرچه هست ای ثمن

در این دشت و کشور به هم زد دو بال

جهان شد منقش ز زرد و ز آل

به پیش تو عین است و شین است و قاف

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

کیست انسان آنکه انسش با خداست

که دوایش درد و درد او دواست

هر دلی کو نیست دایم دردناک

نیست واصل، نیست داخل، نیست پاک

هر وصالی کش فراقی در پی است

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

پس و پیش وجود ای شاه کونین

تویی پیدا و روشن عین در عین

بجز تو کس ندانم در جهان من

نبینم جز رخت در این و آن من

کسی کو برگزینندش به عالم

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

آنچه من بینم اگر خلق جهان دیدی یقین

روز و شب همچون فلک سرگشته وجویاستی

زاهد امروز ار بدیدی چشم پرآشوب دوست

کی در آن پژمردگی وعدهٔ فرداستی

هرکه او مجروح تیر غمزهٔ جانان نشد

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی

 

ای مرده‌ای که در تو ز جان، هیچ بوی نیست

رو رو که عشق زنده دلان مرده شوی نیست

اول بدان که عشق نه اول نه آخر است

هر سونظر مکن که از آن سوی، سوی نیست

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۱۷