قتل ارباب هوس نامزد ناز مکن
سوی این قوم نگاه غلط انداز مکن
گوش کم حوصله چون دیده دل محرم نیست
مکش از رشک مرا لب به سخن باز مکن
برگریزان پر و بال بهار دگر است
در چمن خاک شو ای بلبل و پرواز مکن
بی زبان باش تنک ظرف تر از شیشه نه ای
تا نگردد جگرت خون سخن آغاز مکن
خود پسند ار همه خورشید شود بی نور است
گر مسحا شده ای دعوی اعجاز مکن
گوهر عشق عزیز است نگهدار اسیر
گوش هر بی سر و پا را صدف راز مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.