دارم دل افروخته چون خلوت فانوس
تا شمع خیالت نکشد منت فانوس
سر رشته روشندلی از شمع توان یافت
پیری است که دم می زند از کسوت فانوس
بی پرتو عشق تو در این بزم دلی نیست
تا شیشه خالی شده هم صحبت فانوس
گر شمع نظر کرده شوق تو نباشد
کی دعوی باطل کند از خلوت فانوس
رحمی به سیه روزی پروانه ندارد
با خانه روشن بدم از نسبت فانوس
شمعی که به یاد تو به گلزار فروزند
بخشد چمن از برگ گلش خلعت فانوس
چون قدر سر کوی تو نشناسد اسیرت
پروانه به خون می تپد از دولت فانوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.