قاصدی از گرد جولانش به هرسو میدود
از پی گرد نگاهش چشم آهو میدود
حسرت جاویدش از هر قطره خون گل میکند
خضر در دنبال ناوک خورده او میدود
در سواد زلفش از تاراج شوخی خواب نیست
وحشی رم خوردهای از هر سر مو میدود
خنده پنهان به رسوایی جنون بر میدهد
دل کجا دیگر به ذوق آن سر کو میدود
مینویسم نامه و از هر سر مویم اسیر
قاصد دیگر ز شوق آن جفاجو میدود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.