در غمش تا سوختم بخت شرارم شد بلند
خاک راهش تا شدم نام غبارم شد بلند
می رساند باده رنگین گل مستان به گل
وقت ساقی خوش کز او نام بهارم شد بلند
رفتم از بیهوده گردی تا به مقصد بی دلیل
آنقدر بیکار گردیدم که کارم شد بلند
شعله از خجلت ره سرچشمه اخگر گرفت
هر کجا تیغ زبان آبدارم شد بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.