دل و درد تو که صبر است و قرار است مرا
من و یاد تو که باغ است و بهار است مرا
می توان مشعل خورشید ز خاکم افروخت
حسرت داغ کسی شمع مزار است مرا
هرچه می گویی از آن چشم سیه می آید
یار بیگانه و بیگانه یار است مرا
من و گلچینی آتشکده داغ کسی
به تماشای گل و لاله چه کار است مرا
شعله ها نذر جگر کاوی حسرت دارم
ساغر باده به کف چشمه خار است مرا
از قدت اختر نظاره بلند اقبالی
می پرستم گل آیینه بهار است مرا
شکرها مست هوا داری پیمانه اسیر
صبح نوروز چراغ شب تار است مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.