کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن است
بی جوهری ز چهره آیینه روشن است
از فیض آب گوهر پیکان تیر او
در بحر عشق چون صدفم سینه روشن است
غم نیست گر به روی تو گاهی کند نگاه
چون آفتاب کوری آیینه روشن ا ست
زاهد خیال شیشه می کرد وکور شد
آه که مرا که در شب آدینه روشن است؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از سینه صافی دل بی کینه روشن است
دل بی غبار باشد اگر سینه روشن است
گوری است تار، خانه تن بی فروغ دل
از گوهرست اگر دل گنجینه روشن است
پرداز سینه کن، چه ورق می کنی سیاه؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.