غزل شمارهٔ ۷۰۴
گهی عکس رخش جان می نماید
گهی زلفش پریشان می نماید
چو سنبل می کند برگل مشوش
سواد کفرش ایمان می نماید
چه زخم است اینکه مرهم ساز جانست
چه درد است اینکه درمان می نماید
چه جام است اینکه می ریزد از او می
چه جان است اینکه جانان می نماید
دلی دارم چو آئینه ز عشقش
همه آئینه این آن می نماید
جمال عشق بین و حسن معنی
که چون در صورت جان می نماید
نظر کن چشم سید تا ببینی
که پیدا سر پنهان می نماید
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...